لیلةالقدر؛ قلب انسان کامل
تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۷۶۸۲۶۶
به گزارش خبرنگار مهر، متنی که در ادامه میخوانید، یادداشت حسن بلخاری قهی، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی درباره شبهای قدر است:
الف: از منظر عرفا، قلب، حقیقتِ وجود آدم است. پیش از ابنعربی، برخی حکماً و متصوفه از این معنا سخن گفته بودند اما این شیخ اکبر بود که در کتاب عظیم خود فتوحات و نیز دیگر آثارش به شرح و بسط عمیق این معنا پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی در باب ۵۸ فتوحات با عنوان «در معرفت و شناخت اسرار استدلال کنندگانِ صاحب الهام و معرفت الهی که بر قلب افاضه و ریزش میکند…» به بررسی تطبیقی عقل و قلب میپردازد. از دیدگاه ابنعربی، عقل در ادراکات خویش، وابسته به موادی دون خویش است مثلاً نیازمند گوش و چشم، تا این حواس، مواد ادراک را در اختیار او قرار دهند همچون خیال که این نیز وابسته و محتاج صورتهایی است که حواس در اختیارش میگذارند مگر آنکه روی خود را از ماده برگردانده و به معنا متوجه شود.
با این وجود ابنعربی معتقد است انبیاء و اولیاء عقول خود را به حق میسپارند و به جای آنکه عقلشان در مقامِ فاعلیتِ شناسا رو به سوی ادراک مواد دون خود آورد، در مقام بندگی رو به سوی حق میآورد در این صورت، عقل مُدرِک مواد، آینه معرفت الهی میشود و دقیقاً از همین روست که انسان کامل به صورت عامل است اما عامل اصلی خداست: «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللهَ رَمی».(تو تیر نینداختی بل این خدا بود که تیر انداخت) و نیز این حدیث زیبای قدسی که: «وَ مَا تَقَرَّبَ إِلَی عَبْدٌ بِشَیءٍ أَحَبَّ إِلَی مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیهِ وَ إِنَّهُ لَیتَقَرَّبُ إِلَی بِالنَّافِلَةِ حَتَّی أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِی ینْطِقُ بِهِ وَ یدَهُ الَّتِی یبْطِشُ بِهَا» یعنی هیچ بنده بچیزی بمن تقرب نجوید که نزد من محبوبتر از آنچه بر او واجب کردهام باشد، و همانا او بوسیله نماز نافله بمن نزدیک شود تا آنجا که من او را دوست بدارم، و هنگامی که او را دوست بدارم گوش او شوم همان گوشی که با آن میشنود و چشم او گردم همان چشمی که با آن ببیند، و زبانش شوم همان زبانی که با آن سخن گوید، و دست او گردم، همان دستی که با آن بگیرد.» از دیدگاه ابنعربی، عقل اگر به دون خویش نظر کند، فاعلِ شناسا و اگر به حق بنگرد متعلّقِ شناسا است و حق آن است که عقل، عاشق این تعلّق باشد نه آن فاعلیت. زیرا در مقام فاعلیتِ در غیبتِ حضرت او، تنها صورت را می یابد و نه حقیقت صورت را.
بحث در باب ناتوانی عقل مقید، مقدمة ورود ابنعربی به بحث قلب است. از منظر او قلب چون دائم در تحول است (و این معنا از نام آن اخذ میشود.) لاجرم به عنوان نظیر «کُلُّ یَوم هُوَ فِی شَأن» میتواند تجلیات مکرر حضرت حق را دریافته و ادراک نماید. و مهم اینکه هیچ بخش و جزئی از انسان قادر به چنین دریافتی و حامل چنین استعدادی نیست. از این روست که فرمود: «لا یَسَعُنِی أرْضِی وَلا سَمائِی وَلکِن یَسَعُنِی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ. یعنی من در زمین و آسمانم نمیگنجم؛ ولی قلب بندۀ مؤمنم مرا در خود جای میدهد.» یا فرمود: «قَلْبُ الْمُؤْمِنِ بَیْنَ إصْبَعَیِ الرَّحْمنِ، یُقَلِّبُهُ کَیْفَ یَشاءُ. قلب مؤمن میان دو انگشت از انگشتان خداوند قرار دارد و آن را هرگونه بخواهد میگرداند.» پس قلب، حقیقتِ وجود انسان است.
ب: حال از منظر دیگری بنگریم. حق بنا به عظمت و عزّت لایتناهی خود و بنابراین که قادرِ عظیم است و مُنزه مطلق. نه تجسد مییابد نه تنزل، بل این کلماتند که ظهور اویند در عالم ناسوت یعنی کتب منزله بر رسولان و در رأس آنها قرآن.
اما سؤال مهم اینکه کدامین وجه و جزء انسان قادر است، آن را که آسمانها و زمین با تمامی عظمتشان قادر به درک و دریافتش نبودند، در خویش منزل دهد و آن را پذیرا باشد؟: لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَی جَبَلٍ لَرَأَیتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْیةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَفَکَّرُونَ یعنی اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم، قطعاً آن را از ترس خدا فروتن و از هم پاشیده میدیدی. و این مثلها را برای مردم میزنیم تا بیندیشند (حشر، ۲۱). جز قلبی که بنا به روایات فوقالذکر هم عرش خداوند است («قَلْبُ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ») و هم گنجِ گنجاننده حضرت او در خود. قلبی که عظیم است و به تعبیر ابنعربی حتی از رحمت الهی وسیعتر است.* این تنها قلب است که میتواند ظرف پذیرش کلام او یا قرآن باشد.
اما این لطیفه روحانیِ بنهاده در وجود انسان نسبتی نیز با لیلةالقدر دارد. لیلةالقدر همان قلب انسان کامل یا رسولالله است که قرآن بر آن نازل شده است. ابنعربی در باب ۴۳۲ فتوحات میگوید: «خداوند به ابویزید [بسطامی] - هنگامی که جامة اسمایش را بر او پوشانید - فرمود: به سوی بندگان من به صورت من بیرون آی، هرکس ترا دید مرا دیده است، و چون گامی برداشت بیهوش شد، فرمود حبیبم را به من بازگردانید! چون وی را صبرِ از من نیست، پس هرکس خودش را شناخت خدای را شناخته است، و هرکس خدای را شناخت خودش را نمیشناسد، و علمِ به خدای متعال، جهل تو است به خودت، و علمِ به خودت، علم تو است به خدا، زیرا تو از اویی، چنانکه فرمود: همگی از اوست، از تو نیست، و جز معرفتِ منزلت و قدر نیست: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ - ما آن را در شب قدر نازل کردیم»: «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِینُ عَلَی قَلْبِکَ آن را روح الامین به قلبت نازل کرد - ۱۹۳ و ۱۹۴/ شعرا». تو خودت لیلةالقدری [خطاب به رسول الله] چون از طبیعت و حقی، پس به بزرگی قدر به تو شهادت داده، پیش از نزول قرآن بر تو، و تو: «خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ = از هزار ماه بهتری» یعنی از همه بهتری، زیرا آن (هزار) منتهای عدد بسیط است که در آن ترکیب، تا بینهایت واقع میشود، همین طور آنچه را که خداوند دایماً بینهایت می آفریند، چون علی الدوام خالق است، و شهر (ماه) آورده به جهت شهرت آن در هر شهر از هزار لیلةالقدر و ناگزیر از این است، زیرا بهترین شهور و ماهها ماهی است که در آن لیلةالقدر است، پس آن: «خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ = از هزار ماه بهتر است» در آن لیلةالقدر است، پس آن جامع و فراگیر هر امری میباشد، بنابراین آن در تمام موجودات عام و فراگیر است.»
اللهم عرفنا لیلةالقدر
پینوشت
*زیرا گرچه وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیءٍ (اعراف ۱۵۶) اما ارض و سمای این عالم که منزل رحمت من است قادر به گنجانیدن من در خود نیست اما قلب مؤمن است پس قلب که قادر به پذیرش اوست اوسع از تمامی چیزی است که در عالم هست.
کد خبر 5202054 محمد آسیابانیمنبع: مهر
کلیدواژه: حسن بلخاری انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ماه رمضان ۱۴۰۰ شب های قدر معرفی کتاب تازه های نشر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کودکان ترجمه انتشارات سروش ماه رمضان ۱۴۰۰ کتاب و کتابخوانی پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات دفتر نشر معارف دیدار شاعران با مقام معظم رهبری رایزنی فرهنگی انتشارات راه یار کلاب هاوس لیلة القدر ابن عربی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۷۶۸۲۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نهضت ترجمه اشعار فارسی به عربی در خوزستان
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای استان خوزستان ، مجید منادی در مراسم محفل شعر ارادت رضوی در قدمگاه امام رضا(ع) دزفول افزود : خوزستان ظرفیت های بی بدیلی در عرصه شعر و ادب فارسی و عربی دارد و این موجب شده تا این استان طلایه دار آغاز نهضت ترجمه اشعار فارسی به عربی باشد.
وی ادامه داد: پس از مطالبه رهبر معظم انقلاب برای ترجمه اشعار فارسی، بسیاری از شاعران خوزستانی برای مشارکت در این نهضت بزرگ فرهنگی و ادبی اعلام آمادگی کردند و نشستهایی برای اولویت بندی اشعار و مضامین در این استان برگزار شده است.
مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان اظهار کرد : خوزستان به دلیل تنوع زبان، گویش و فرهنگهای متعدد ذیل فرهنگ ولایی و شیعی باید دریچه و پل انتقال فرهنگ ولایی برای جهان اسلام باشد.
منادی تاکید کرد : چهاردهمین جشنواره بین المللی شعر امام رضا(ع) به زبان عربی یکی از جشنوارههای بزرگ و شاخص بنیاد امام رضا(ع) است که در خوززستان شکل گرفت و تقویت و استمرار یافت.
شعر ارادت رضوی از مجموعه برنامه های چهاردهمین جشنواره بین المللی شعر عربی رضوی می باشد .
چهاردهمین جشنواره بین المللی شعر عربی رضوی اواخر اردیبهشت ماه در خوزستان برگزار می شود.
منادی خوزستان را استانی امام رضایی دانست و اظهارکرد: خوزستان دروازه ورود امام رئوف(ع) به ایران اسلامی است که شهرهای مختلف آن از جمله دزفول، بهبهان، خرمشهر و اهواز متبرک به قدمگاههای امام رضا(ع) است.
وی ادامه داد: جشنواره بین الملی شعر رضوی به زبان عربی میتواند دریچهای برای ارتباط فرهنگی، معنوی و ادبی با جهان اسلام باشد.